درود بر شما دوستان امیدوارم که حالتان خوب باشد من سپهر خداونده هستم و امروز با از بیست و هفتمین پادکست صلح درون با موضوع به کسی نچسب و خودت را بالا بکش در کنار هم خواهیم بود.
نشانههایی که بیانگر این است که آدم خودش را قبول ندارد میتواند این باشد که خودش را به دیگران میچسپاند و سعی میکند با به قول چسبیدن به آنها بالا برود. حالا این میتواند در موردهای مختلف باشد مثلا حالا میتواند به خانوادش باشد،میتواند به دوستانش باشد. یک اصطلاحاتی است میخواهم دوتا اصطلاح دیگه اضافه بکنم،مثلا در مورد چیزهای مالی مثلا واژهی شگردی برای بعضیا به کار میبرند الان جدیدا گرمامی و شوگرددی باید اضافه کنیم زیرا واقعا خیلیا اینگونه شده اند یعنی سعی میکنند با چسبیدن به یک نفر دیگر خودشان را بالا بکشند به جای اینکه تلاش بکنند یعنی دختر پسرم ندارد سعی میکنند.
نشانه یک انسان مستقل، قبول تنهایی است
به طریقی به این خودشان را بالا ببرند به جای اینکه طرف روی خودش کار بکند در بیزینس خودش موفق شود،در کار خودش موفق شود دستاوردهای خودش را داشته باشد همهی اینها را بیخیال شده است و میگردد دوستان پولدارتر،موفقتر،معروفتر اینها را پیدا میکند و بعد با اینگونه آدمها رخ میگیرد؛ یعنی مثلا افتخارشان این است که به من دوست فلانی هستم، افتخارش این است که بگوید من با فلانی در ارتباط هستم.یک مثالی است اگر درست بگویم در ادبیات خودمان می گویند: گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل یعنی منظورش این است که پدر تو اگر هم دانشمند باشد، اگر تو خودت هیچ کسی نباشی هیچ ارزشی ندارد.
مثلا نمیدانم مستند کریسلر اگه دیده باشید خیلی جالب بود،میگفت: من در فقر بزرگ شدم و دوست ندارم که بچههایم این شرایط را تجربه کنند در زندگی خودشان ولی با این حال سعی میکنم یک سیستمی را برایشان پیاده کنم که علاوه بر این که رفاه داشته باشند باید یک مقدار سختی و فشار را هم در زندگیشان تحمل کنند تا بتوانند برای خودشان کسی بشوند نه اینکه چون من پدرشان هستم مثلا فوتبالیست خیلی معروفی هستم در دنیا،ثروتمندهای و هر چیز دیگری،دیگر اینها بیخیال بشوند فکر کنم که باید الکی بچرخند و اینگونه داستان هایی حالا درست یادم نیست که دقیقا چه کاری ولی فکر میکنم بیل گیتس هم که دیگر با آن همه ثروت برای بچهی خودش آدم چنین کاری کرده بود که در واقع جوری آن را رشد بدهد که برای خودش یک شخص ارزشمندی باشد نه اینکه وابسته باشد به پدرش و بگوید مثلا پدر من این است و دیگر چرا من کار باید بکنم. دیگر چرا من تلاش باید بکنم یا چه میدانم برای شهرت یا هر چیزی مثلا بخوام اقدامی انجام بدهم.
سعی کنید خودتان را دوست داشته باشید
این خیلی نکتهی مهمی است من در منطقه و دور و بر خودم حالا این مورد زیاد دیده ام که خیلی ها به دوستان خودشان میچسبند.مثلا طرف یکم معروفترین است یا پولدارترین یا پالتی تر است حالا موردش هایش هم خیلی متنوع ماشاءلله در ایران اینقدری مختلف داریم.هر کدامش یک ژانر جالبی دارد برای این موضوعات،ولی در هر حال همه شان مضر است یعنی در هر حال فرقی نمیکند حالا طرف پولدار پارتی کن است یا فرقی نمکند هر چیزی،میدانم معروف یا هر چیزی که هست آن آدم که میچسپد به چنین فردی نشان میدهد که خودش را قبول ندارد و چون خودش را قبول ندارد و این پتانسیل و شاید اصلا در خودش نبیند و با به چسپیدن به شخص خاصی میخواهد خودش را بالا بکشد یا در کلام خودش را بزرگ کند و هر کجا بگوید که من با فلانی دوست هستم.
من با فلانی میچرخم. مثلا در اکیپ آنهایی مثلا وای و چقدر تو خفن هستی،با این همه با کلاسی و خفنی اینها چیزهایی است که خیلی دردهای مهمی و آدم موقعی به این مرحله میرسد که خودش را قبول نداشته باشد در خودش این را نبیند که میتواند رشد کند و این نبیند که خودش میتواند خودش برای خودش کسی باشد،این نبیند که میتواند به خودش افتخار کند،برای چه من باید به دوستم افتخار کنم و برای چه باید به پر و مادرم افتخار کنم، برای چه باید به فامیلم افتخار بکنم، چرا من به خودم افتخار نکنم؟! به من چه که مثلا خاله،عمه،دایی مثلا چه کاری به من چه ربطی دارد،خودت کی هستی،خودت چه کارهای داری،خودت چه برای ارایه داری،ولی ما اکثرا اینجوری نیستیم و از اجداد مان هم یاد میکنیم که مثلا در پانصد سال پیش چیکار می کردند حالا هر کاری کردند یا که نکردند به تو چه؟ خودت چه کسی هستی. اگر اینجوری بود دیگر همه با رسومشون می آمدند جلو دیگر و میگفتند ما جدمان اینگونه است و خودمان مثلا دیوار را باید نگاه بکنیم اینجوری نیست.
باید روی بهتر شدن خودتان کار کنید
به همین خاطر باید سعی بکنید سعی بکنیم من چیزهایی که میگویم من هم جزئشان هستم، همه ما باید سعی یکنیم خودمان که روی خودمان کار کنیم،خودمان برای خودمان آدم های ارزمندی باشیم، داراییهایی که میخواهیم بهشان افتخار کنیم شخص خودمان باشد، آن کسی که قرار است به آن افتخار کنیم و بگویم خیلی آدم کار درستی است،نه اینکه دوست و فامیل و آشنا و داستان اون واژههایی که گفتم من بهش دقت کنید. واقعا شوخی کردم ولی جدی گفتم شگرد ددی و گرمامی و فقط هم بحث پول نیست حالا میتواند بحث معروفیت میتواند بحث هر کس دیگری باشد. این واژهها نشان دهندهی نقطه ضعف است.یادم است که چقد خودش را کوچک میبیند که میرود و خودش را به دیگران میچسپاند.
حالا کی ما به این خفت و خواری می افتیم چون به نظر من رسیدن به این مرحله یک خفت و خواری واقعا است و آن دقیقا نقطهای است که تو برای خودت ارزشی باید قائل نمی شوی و فکر نمیکنید که خودت میتوانی چیزهایی که میخواهید داشته باشی را ببینید. ما قرار نیست همه مان پولدار،موفق و معروف و فلان بشویم اینها الزاما دستاوردهایی نیست که تو به خودت بخواهی تو خودت به خاطرشان افتخار کنید ،همین که در این مسیری که دوست داری،داری تلاش میکنید و کار مفیدی دارید انجام میدهید و آدم ارزشمندی هستید.حتما نباید بیل گتس باشید یا برت پیت باشید تا به خودتان افتخار کنید.
تو می توانی یک ظرف شور سالم باشی میتوانید یک کارمند کار درست باشید میتوانید یک کارگر زحمتکش باشد باید به خودت افتخار کنید و در کنارش با کسی آشنا شد که به وجود تو افتخار میکند نه مثلا با کسی آشنا بشوید که شما از نظر آن آدم کم و بیارزشی هستید چون همه که مثلا فکر نمیکنند که بعضی ها فقط معیار ارزش موقعیت اجتماعی،پول آدم هاست.
خوب این آدم دیدگاهش ممکن است با شما فرق کند شما ممکن است کارگر زحمتکش سالم باشید، با یک آدمی هم طبقهی خودتان آشنا شوید که به شما افتخار کند، افتخار کند که خانمش یا آقا یا همسرش منظور یعنی شریک زندگی اش یک آدم زحمتکش سالم است چرا حتما باید بروی مثلا خودت به در و دیوار بکوبید به خاطر اینکه تغییر بکنید یا یک جور دیگری باشید.
سعی کنید خودتان باشید
آدمی هم که دنبال چیز دیگری است دنبال تو نباید باشد، چرا بیخودی تو باید خودت را به تقلا بیندازی خیلی از کسایی که باور کنید به راه های خلاف کشیده میشوند به خاطر این است که به همین مرحله میرسند و خودشان را قبول ندارند، بعد فکر میکنند آنهایی که در جامعه به یک جایی رسیده اند ارزشمندند هستند. در نتیجه اینها میروند کاری میکنند که خودشان را تا آخر عمر در دردسر می اندازند چرا باید این کار را بکنیم؟ یا ببینی یک سری مواردی هم وجود دارد که یکسری آدم ها با آدم هایی آشنا میشوند به صورت اتفاقی،واقعا در طبقه هم نیستم ولی همدیگر را دوست دارند حالا آن داستان فرق میکند.
مثلا ممکن است دختر خیلی پولدارتر باشد و پسر خیلی پولدارتر نباشد یا موقعیت اجتماعی یکیشان خیلی بالاتر باشد و یکیشان خیلی معروفتر باشد، یکیشون نباشه در هر حال آن اتفاق می افتد یعنی میدانم ممکن است یک آدم خیلی معروف،عاشق آدم معمولی بشود. اینکه حالا آن آدم معروف،آدم خاصی معمولی منظورم این است که آدمی که مطرح نیست خیلی از نظر اجتماعی وگرنه همه معمولی هستیم. بالاترین آدمی هم که الان دارد در این دنیا زندگی میکند آدم معمولی خیلی چیز خاصی نیست شما فکر کنید مثلا وای مثلا فلانی اوکی حالا موفق شدید دمت هم گرم ولی خبری نیست خلاصه همه معمولی هستند در نهایت فقط دستاوردهایشان فرق میکند.
این یک نکتهای که باید به آن توجه کنیم آن اتفاقی است که ممکن است پیش بیاید خیلی آن چیزی ندارد حالا اصلا موضوع بحث من نیست ولی چیزی که بد است این است که آدمها با هدف و با نیت به دیگران نزدیک بشوند یعنی به قصد اینکه با یک آدم پارتی کن در ارتباط باشند به آن نزدیک بشوند یا مثلا به قصد اینکه به آدم پولداری در ارتباط باشند، به آن نزدیک میشوند این نیت خیلی کثیف است. یک حالت چپی دارد یعنی خیلی آدم مغزش باید طوری باشد که با این نیت به آدمها نزدیک باشد میدانید به خاطر اینکه مثلا یه کم بیشتر بهش خوش بگذره این کار بکنیم خیلی نکتهی مهمی است.
فقط به دنبال کسب دارایی نباشید
برای همین ما به جای اینکه همش سعی کنیم مثلا دنبال دارایی آنها باشیم،چی دارد چی ندار هیچی ندارد، موفق نیست هر چیز دیگری سعی کنیم با خودمون کار کنیم،خودمان را قبول داشته باشیم،خودمان را باور کنیم.ما حق مان است که دلمان میخواهد برسیم، در سطح خودمان در حد خودمان در میزان توانایی خودمان و وقتی به این باور می رسیم که به اندازهی کافی خوب و باارزش هستیم و میتوانیم دستاوردهای خودمان را داشته باشیم و بهشان افتخار کنیم دیگر نیازی نداریم به دیگران بچسبیم و با رزومهی دیگران خودمان را بالا بکشیم.
خیلی مهمه که ما بتوانیم رزومهای برای خودمان بسازیم که آن رزومه باعث افتخار ما بشود حتما میگم لازم نیست کار خاصی کنید چون هرکی جدیدا داستانی شده است به قرآن سخنرانیهای انگیزشی بعضیاشان خیلی خوب است و بعضی هایشان خیلی افتضاح است .من انگار همه باید یک کار خاصی بکنند، نه شما کارمند سالم باشید، یک موزاییک کار چه میدانم زحمت سالم باشید یا لمینت را درست در خانه ها نسب کنید،بنای زحمت کش سالم باشید نان حلال شما آدم موفق و ارزشمندی هستید.
حتما نباید بروی معدن طلا مثلا کشف بکنید یا اختراع ثبت اختراع کنید یا مثلا که مثلا مولتی میلیارد باشید تا آدم ارزشمندی باشید کار درست انجام بدهید و به خودتان افتخار کنید. چی بهتر از این،این همه آدم تو این دنیا وجود دارد یکی از آنها تو،این همه آدم سالم و درست و موفق هستند و قرار نیست همه به ارشد برسند. قدر خودت را بدانید با وجود خودتان لذت ببرید برای بهتر شدن تلاش کنید با آرامش انشالله به هر آنچه دلتان میخواهد برسید.
به دیگران نچسبید و همیشه به خود متکی باشید
به دیگران هم نچسپید چیزی کم ندارید خدایتان را شکر کنید،خیلی نعمت هایی دارید باید به خودتان افتخار کنید از وجود خودت لذت ببرید،آدمی را انتخاب کنید که به شما افتخار می کند، آدمی که به شما افتخار نمیکند مفت نمیارزد کنارت باشد میخواهد هر کسی که کسی به شما افتخار نمیکند و از وجود شما لذت نمیبرد لایقش نیستید که کنار شما باشد باید به وجودتان افتخار کند. اگر نمیکند بگذارید برود، هر کسی هم که میخواهد باشد. یعنی اصلا مهم نیست با چه کس در ارتباط هستید ولی مهم است یعنی منظورم را بگیرید مهم نیست اون آدم چه کسی است چی است مهم این است که از وجود شما لذت ببرد، حال کند، عشق کند که تو را دارد در زندگی و هر روز که پا میشوید.
خدارشکر به خاطر این آدمی که در زندگی من است نه آدمی که هنوز با شما دوست نشده است و با شما در ارتباط نیست از شما توقع دارد که به فلان جایگاه برسید یا فلان کار را بکنید این آدم ها به درد نمیخورند کسی باید باشد که تو را همینگونه که هستید قبول دارد،کسی که میخواهد مقایستان بکند با دیگران کسی که میخواد در سرت بزند کسی که میخواهد چیزی از دیگران به رختان بکشد بگذارید هر چه زودتر بروند امروز بهتر از فردا است یعنی کسی که میخواهد که همیشه تو رد نقد کند نمیشود که همیشه بخواهیم جوابگوی نیازهای این و آن باشیم که مثلا فلانی دارد به من چه ربطی دارد، به همین خاطر قدر خودتان را بدانید از وجود خودتان لذت ببرید و انتخاب های درست کنید تا بتوانید مسیری که در زندگی میروید مسیر لذتبخشی برایتان باشد دوستان عزیزم از توجه همراهی با میزان بیست و هفتم پادکست صلح درون امیدوارم که دلتان شاد و لبتان خندان باشد