۱-برخورد باز با دیگران
برخورد گشاد و باز هم می تواند نشانه عزت نفس انسان باشد، انسان هایی که عزت نفس پایینی دارند، با هر انسانی که سخت برخورد می کند لذت می برند. اما انسان های دیگری را می بینید در ردههای بالاتر سازمانی یا دولتی شما انتظار دارید که هنگامی که این انسان شما را می بیند با شما صحبت نکند، در سازمانی کار میکنید که اصلاً نمی دانید مدیر شما را می شناسد اما هنگام رد شدن شما را میبیند به شما میگوید که یک لحظه صبر کن امروز به نظر میآید که کسل باشید، گفتم که نه حالم خوب است اما مدیر راضی نشد و گفت مشخص است که کسل هستی گفتم که راستش مادرم مقداری مریض است و بر می گردد به شما می گوید که من واقعاً متاسفم آیا می توانم برایتان کاری انجام دهم،من گفتم که مرخصی گرفتن و می خواهم بروم و آن برگشت و گفت اگر کاری داشتی من هستم، آدم واقعیتش این است که شاید کار خاصی هم انجام ندهد، اما سهم بسیار زیادی برای ساختن آن روز کارمندش دارد.
این باعث می شود که آن کارمند یک ماه یا دو ماه بعد با یک انگیزه مضاعف کار کند. هنوزهم آن مدیر اسم این کارمند را بلد نیست. هنوز هم این کارمند امتیاز خاصی نگرفته است. اما امتیاز معنوی بزرگی گرفته است. آدمهایی که عزت نفس بالایی دارند استقلال هم دارا هستند من نمی دانم این فایل صوتی را کجا گوش می دهید، فرض کنیم در ماشین دارید گوش میدهید و فکر کنید شما چهار نفر در آن ماشین حضور دارید و پنج نفر از شما این کار را با علاقه دارند گوش میدهند. نفر پنچم هی ساعتش را نگاه میکند،پنجره را بالا میکشد و به بیرون نگاه میکند و هی بیند که این ها در حال گوش دادن است.
۲-تسلط بالا در جمع
انسانی که عزت نفس بالایی دارد می تواند بگوید که بچه ها می شود چیز دیگری را گوش بدهیم در حال حاضر؟ و بچه ها میگویند که نه ما در حال گوش کردن هستیم و می گوید ببخشید من میخواستم فقط بپرسم شاید شما دوست داشته باشید چیز دیگری را گوش بدهیم .
معنای عزت نفس بالا این نیست که خواسته هایم را به دیگران تحمیل کنم. اما می گویم اشکالی ندارد مابین دو نفر در ماشین من یک رای دارم و می خواهم استفاده کنم و اعلام می کنم و می گویم باشد باشد شما چهار نفری و تعداد تومان بیشتر است اما من نظرم را گفته ام.
بعضی از جلسات بر میگردند و می گویند که چه کسانی موافق امضاء هستند.همه دستشان پایین است فقط دو نفر دستشان بالا است،و اینها تا می بینند که بقیه دستشان پایین است دستشان را پایین می آوند. این آدم آن استقلال را ندارد،خودش را از آن ۱۰ نفر قابل رای دادن نمی دانند.
در کنار اینها احساس امنیت مهم است،کسانی که عزت نفس بالایی دارند همیشه عزت نفس بالایی دارند.
انجام کارها به بهترین صورت ممکن
در سازمانی کار میکند،مسئول دفتر است شخص دیگری هم هستند که می آورندش تا کمک آن مسئول دفتر باشد.آنی که عزت نفس بالایی دارد من که می دانم کارم را خوب انجام می دهم،می دانم نیروی ارزشمندی هستم؛چه بهتر که کمک حال من است و ما با هم می توانیم پیشرفت کنیم،حال به من به هر دلیل می گویند بروم قطعا هر کسی مانند من جای دیگری برود کار دارد،اما آدمی که عزت نفس پایینی دارد،از فردا صبح می آید و طرف را چپ چپ نگاه می کند و طرف هنگامی که با آن شخص سلام می کند در جواب یک سلام خالی میدهد.شما بفرماید پشت میزتان و میام خدمتتون و سعی میکند جای نامه ها غلط و خلوت بگذارد.سعی میکند جای پسورد را به طرف یاد ندهد،از همان اطلاعات اولیه که دارد خوب استفاده نکند.